يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛
شب قدر فرصتي است زرين و طلايي براي شستشوي آينه دل. اين شب بهترين فرصت است تا خوبيها را جايگزين بديها، صلح و صفا را جايگزين اختلاف و تفرقه، احسان و نيکي را جايگزين ظلم و ستم، احسان به والدين را جايگزين عاق والدين و صله رحم را جايگزين قطع رحم نماييم.
نيکو و شايسته است با صدقات قدمي در جهت آباداني خانه آخرت برداريم و با اعمال نيک و خير، ثواب دو چندان ببريم.
در شب قدر که شبزندهداري ميکنيم، خداوند نام ما را در گروه نيکبختان ثبت ميکند و آتش جهنم را بر ما حرام ميسازد. آيا توفيقي بالاتر از اين هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزديکتر شويم؟
دعاهاي شبهاي رمضان مجموعهاي است روشنيبخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزشهاي آنها به صورت هدفهايي براي ما در ميآيند. پس هنگام خواندن اين ادعيه شايسته و بهتر است مفهوم آنها را نيز همواره مدنظر داشته باشيم و با تلاش و کوشش به سوي اين هدفهاي مطرحشده در دعاها گام برداريم.
هر چه به شبهاي قدر نزديکتر مي شويم تب و تاب آمادگي براي ذکر و فکر و بهره مندي بيشتر و بهتر و دغدغ? اينکه خدايا شب قدر دارد مي آيد و من هنوز آماده گي حضور در آن ميدان سراسر فيض و لطف را ندارم؟ چيزي و تحفه اي براي ارائه به حضرت دوست و پرونده اي زيبنده که مولايم ببيند و از من شادمان و خشنود شود؟ و مطالبي از اين دست که مانند يک نوار فيلم، درون ذهن ما و از مقابل چشمان ما مي گذرد اينکه چه مي شود؟ بايد چه کنيم که در حداکثر ممکن به سود ما بگذرد؟ و اين فرصت الهي، تاريکي ها و حجاب ها را براي هميشه از مقابل قلب و روح و فکر ما بزدايد؟
حالا در اين شب هاي قدر اگر قرآن بر سر مي گذاريم، هدف تنها اين نباشد که خدا گناهان ما را بيامرزد، ما را به جهنم نبرد، ما را به بهشت ببرد. اينها ريخت و پاش سفره شب قدر است. وقتي يک دولتي سفره اي پهن کرد، مائده الهي و مأدبه الهي چيد، مهمان هاي خود را به بهترين وجه پذيرايي مي کند. وقتي مهمان ها برخاستند، سفره جمع مي شود و آن ريزه هاي سفره را مي ريزند براي مرغ ها...ريزه سفره شب قدر اين است که کسي نسوزد، به جهنم نرود و... در واقع اينها شب قدر نيست.
به ما گفتند هر کسي به اندازه قدر خود شب قدر را درک ميکند و قدر هر کسي هم به اندازه قدر همت اوست. اگر ما به اندازه همتمان دولت قرآن را و دولت قدر را ميتوانيم ادراک کنيم، چرا همت نطلبيم؟ ما قبل از اين که از خدا مظروف بخواهيم، ظرف و ظرفيت هم طلب کنيم. هرگز نميتوان گفت: چون ما ظرفيتمان اينقدر بود، خدا به ما اينقدر داد. اين سخن نيمي از ثواب است، نه همه ثواب. سخن صائب، ثواب، منزه از خطا، مبراي از اشتباه آن است که هم خدا را بخواهيم، هم خرما
پس کاري کنيم که مرضي رضاي حضرت مولا باشد؟ و اين يعني يک تقدير بلند و سراسر اميد، سرشار از خير و خوبيها و مملو از مهر و محبتهاي واقعي و دوست داشتني و قلبي بيابيم سرشار از خوف و رجاء ...
حسين بهرامي